مرکز حامیان حقوق بشر، کمالالدین لطفی
مقابل زندان رجاییشهر خانواده جمشید و جهانگیر دهقانی، حامد احمدی، کمال مولایی، صدیق محمدی و هادی حسینی جمع شدهاند. سهشنبه، دوازدهم اسفند است و به آنها گفته شده که این شش زندانی کرد اهل سنت، چهار صبح چهارشنبه اعدام میشوند.
اگر حکم واقعا اجرا شود، چند ساعت بیشتر به اجرای آن نمانده و اضطراب و استیصال را میتوان در صدای شهین دهقانی بازشناخت که آرزوی زنده ماندن برادران خود و آن چهار زندانی دیگر را دارد، کسانی که به اتهام محاربه، ارتباط با «گروههای معاند» و «سلفی» محاکمه شدهاند. اتهام دیگری که بهطور مشخص به جمشید و جهانگر دهقانی، حامد احمدی و کمال مولایی نسبت داده بودند، دست داشتن در قتل ماموستا ملا محمد شیخ الاسلام، نماینده سابق کردستان در مجلس خبرگان رهبری است در حالی که خانوادههای آنها گواهی میدهند که آنها چند ماه قبل از این رخداد توسط نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت شده بودند، نکتهای که سازمان عفو بینالملل نیز بر آن تاکید داشته است. اما انگار این شهادت نیز هیچ گرهی از پرونده باز نکرده است.
گفتوگوی مرکز حامیان حقوق بشر با شهین دهقانی، خواهر جمشید و جهانگیر دهقانی را میخوانید.
آخرین خبرها درباره دو برادر شما و همینطور حامد احمدی و کمال مولایی این بود که پرونده آنها برای اعاده دادرسی به دیوان عالی کشور ارسال شده، جایی که احتمال میرفت با اعمال ماده ۱۰ قانون جدید مجازات اسلامی حکم اعدام آنها نقض میشد. اما این اتفاق نیفتاد. نظر توضیح دیوان عالی چه بود؟
این حکم باید نقض میشد چون آنها بر اساس ماده ۱۸۶ قانون قدیم مجازات اسلامی محکوم به اعدام شده بودند. حالا خیلی وقت است که قانون تغییر کرده و اجرای حکم اعدام بر اساس ماده ۱۸۶ غیرقانونیست. از دو سه ماه پیش هم قرار بود ماده ۱۰ را در رابطه با پرونده آنها اجرا کنند، اما نگذاشتند که این ماده اجرا بشود. پرونده چند وقتی در دادستانی پیش آقای جعفری دولتآبادی بود اما دوباره برای قاضی محمد مقیسه ارسال شد و او گفت که باید حکم اعدام اجرا بشود. خلاصه اینکه نمیگذارند این پرونده مشمول ماده ۱۰ بشود و حالا هم حکم آنها برای اجرای رفته است.
الان شما در مقابل زندان رجاییشهر کرج هستید؟
بله، با ما تماس گرفتند و گفتند که حکم اعدام آنها را فردا ساعت چهار صبح اجرا میکنند و الان با خانواده احمدی و مولایی اینجا هستیم.
آیا توانستید با برادرانتان ملاقات کنید؟ آنها را در چه وضعیتی دیدید؟
بله، امروز هم خانواده ما و هم خانوادههای کمال مولایی و حامد احمدی توانستیم آنها را ببینیم. به آنها دستبند و پابند زده بودند و در قفسهای بودند که حتی نمیتوانستیم به آنها دسترسی داشته باشیم. مجبور شدیم که از دور آنها را ببینیم. نتوانستیم ملاقات درستی هم داشته باشیم.
در خبرها آمده که برادرانتان همراه با کمال مولایی، حامد احمدی، صدیق محمدی و هادی حسینی، امروز دوباره دست به اعتصاب غذا زدهاند. بقیه زندانیان اهل سنت زندان رجاییشهر هم در حمایت از آنها اعتصاب غذا کردهاند. خبری دارید از این ماجرا؟
بله، آنها از امروز که آمده بودند به بخش قرنطینه منتقلشان کنند، دست به اعتصاب غذا زدند. ساعت ۱۰ صبح آمدند و این شش نفر را جدا کردند که به قرنطینه ببرند. اعتصاب غذای قبلی آنها هم حدود ۸۰ روز طول کشیده بود.
پرسشی که درباره محاکمه آنها وجود دارد این است که آیا اساسا در جریان محاکمه و دادگاه دسترسی به وکیل داشتند یا نه؟ چون بعدها اعلام شد که وکیل تسخیری بوده.
نه، اصلا دسترسی به وکیل نداشتند. ما پیش دو وکیل رفتیم، اما دسترسی به پرونده نداشتند. حتی خود آنها هم حق صحبت نداشتند. در یک دادگاه چند دقیقهای همهشان را به اعدام محکوم کردند. آقای محمد مقیسه هم قاضی بود. حق هیچ گونه دفاعی به آنها نداد. وکیلی هم نداشتند که بتواند حرفی بزند. برادرم جمشید دهقانی میگفت که حس میکردم او حکم اعدام صادر کند. آقای مقیسه به او گفته بود که سنی خبیث، حتما اعدامت میکنیم. به خدا گناه اینها فقط این است که اهل سنت هستند. عقیده خودشان را دارند، کرد هستند. همین. الان ما با پدر و مادر پیرمان آمدهایم مقابل زندان. خانواده احمدی هم همین طور. زن و بچهاش و پدر و مادرش آمدهاند اینها هیچ گناهی ندارند. نگذارید این حکم ظالمانه را اجرا کنند. اینها بیگناهند. وزارت اطلاعات آنها را گرفته و دو سال شکنجه جسمی و روحی کرده. آنها در بازداشتگاههای وزارت اطلاعات، زندان اوین، بند ۲۰۹ انواع شکنجههای روحی و جسمی را دیدهاند. بعد هم مجبورشان کردهاند که با چشمان بسته برگههایی امضا کنند. گفته بودند که اینها را امضا کنید و آزاد میشوید. به آنها چنین اطمینانی داده بودند که امضا کردند. بعد معلوم شد که چه بوده و میخواستند حکم اعدام برایشان صادر کنند.
اتهامی که اول دستگاه قضایی به برادرانتان زده بود این بود که آنها در قتل ماموستا ملا محمد شیخ الاسلام، نماینده سابق کردستان در مجلس خبرگان رهبری دست داشتند. اما بعد ظاهرا ثابت شد که این اتهام اساس درستی نداشته. ماجرا چه بود؟
این پاپوشی بود که برایشان درست کردند. آنها سه ماه قبل از آنکه آن آخوند بمیرد بازداشت شده بودند و اصلا ربطی به آن جریان نداشتند. سه ماه قبل از آن در بازداشتگاه بودند. مگر میشود کسی در بازداشتگاه باشد و همان موقع کسی را در بیرون از بازداشتگاه بکشد؟ این بهانه بود و میخواستند به هر طریقی حکم اعدام صادر کنند.
درست چه زمانی بازداشت شدند؟
تاریخ بازداشتشان ۲۷ خرداد ۱۳۸۸ بود. بعد از دو سال انفرادی و شکنجه در اسفند سال ۹۰ دادگاهی شدند. اردیبهشت سال ۹۱ هم حکم آنها را شد.
آیا پیامی دارید برای دیگرانی که میخواهند صدای شما را بشنوند؟
من خواهش میکنم هر کاری که میتوانید بکنید تا آنها را اعدام نکنند. آنها واقعا بیگناهند. اگر گناهی مرتکب شده بودند چرا در دادگاه علنی محاکمهشان نمیکنند؟ چرا اصلا نباید وکیل داشته باشند؟ چرا باید همه چیز مخفیانه باشد؟ اینها همه سئوالاتی است که چند سال است دنبال جوابشان میگردیم.



