مرکز حامیان حقوق بشر: هفته سوم رقابتهای لیگ ملتهای والیبال 2019 مردان از روز جمعه 24 خرداد به میزبانی کشورهای مختلف آغاز شد و ایران هم یکی از میزبانان این هفته و همچنین هفته آینده به شمار میرود. تمامی میزبانیهای ایران از زمان کسب سهمیه حضور دراین رقابتها یعنی از سال 2013 فقط به شهر تهران و سالن 12هزار نفری آزادی ختم میشد اما امسال برای اولینبار به ترتیب شاهد میزبانی دو شهر ارومیه و اردبیل هستیم. موضوع این گزارش به عملکرد والیبالیستهای ایرانی در این مسابقات برنمیگردد و بلکه درباره بحث حضور زنان ایرانی برای تماشای مسابقات تیم ملی ایران با حریفانش است.
زنان ایرانی سالیان طولانی است که برای تماشای رقابتهای ورزشی با محرومیت و محدودیت مواجه هستند و گویا نمیتوان امکانی برای شکستن این سد متصور بود. هرچند که بعد از فشارهای وارد شده ازسوی فدراسیون جهانی اینگونه تصور میشد که زنان علاقهمند به والیبال درشهر ارومیه و اردبیل خواهند توانست بدون هیچگونه محدودیتی و البته با توجه به ظرفیت سالنها، مسابقات را ازنزدیک تماشا کنند اما انگار این موضع چندان واقعیت نداشت. درحالی که فروش بلیت دیدار اول از هفته سوم یعنی مسابقه تیمهای ملی والیبال ایران و کاناد چهار روز قبل ازشروع این مسابقات شروع شده بود و درظاهر هیچگونه محدودیتی برای خرید بلیط برای جایگاه زنان وجود نداشت اما اعتراضات زیادی به نحوه بلیتفروشی صورت گرفت. به نظر میرسد که از600 صندلی درنظر گرفته شده برای زنان در سالن 6000نفری ارومیه چیزی کمتر از نصف این تعداد از طریق سایت به فروش رفته و باقیمانده بلیطها ازسوی مسئولان برگزارکننده مسابقات به زنان و دختران مقامات مسئول، نهادها و ارگانهای دولتی و نظامی و… واگذار شده است. یک خبرنگار حوزه والیبال بعد از پایان مسابقه ایران و کانادا درتوئیتر خود دراین باره نوشته «حدود 10 درصد ظرفیت تماشاگران به زنان اختصاص یافته اما از پوشش مشترک بخش زیادی از اونا میشه فهمید که بیشتر این تماشاگران به صورت گزینشی وارد سالن شدن. بازیکنان ارومیهای تیم ملی والیبال خواسته بودن که خانوادههاشون برای تماشای بازی وارد سالن بشن ولی مشخص نیست بلیتها چطوری فروخته و توزیع شده که حتی مادر سعید معروف هم نتونست وارد سالن بشه» و همچنین یکی از دختران عکاس درباره حضور زنان در توئیتر خود نوشته «چقدر ورزشگاهها با شما قشنگتره. حتی اگه وسط عکاسی از شما استاندارآذربایجان آدمشونو بفرستن بیان منو بیرون کنن و با تهدید اینکه دوربینمو میگیرن مجبورم کنن برم از جایگاه زنان و اجازه ندن راحت تصوير حال خوبتونو ثبت كنم». همه اینها نشان میدهد که صحبتهای مسئولان درباره ورود آزادانه زنان به سالن والیبال درارومیه همچون رویدادهای قبلی ادعایی بیش نبوده و همان داستان محدودیتها و محرومیتهای گذشته درحال تکرار است. برای بررسی وضعیت حضور دختران و زنان ایرانی درورزشگاه ها به چندسال قبل باز میگردیم.

7 سال حسرت
هرچند که ممنوعیت حضور زنان ایرانی دراستادیومهای فوتبال از زمان وقوع انقلاب و با یک قانون نانوشته آغاز شده بود و همچنان ادامه دارد اما ازاوایل دهه هفتاد بود که کم کم محدودیتها برای حضور دختران وزنان علاقهمند برای تماشای مسابقات رشتههایی مانند والیبال، بسکتبال و هندبال از بین رفت و شاهد حضور آنها درسالنهای ورزشی درهنگام مسابقات بودیم. این روند تا شهریور 1391 ادامه داشت تا اینکه حضور پرشور دختران وزنان ایران دردیدار والیبال ایران و ژاپن درسالن 12 هزار نفری آزادی همه چیز را تغییر داد و استارت محدودیتهای جدید را رقم زد. بعد از بازی اول و حضور بیسابقه زنان ایرانی در سالن آزادی که جمعیتی درحدود 4 هزار نفر را شامل می شدند و عکسهای منتشر شده از آنها در سایتها و خبرگزاریها و بهخصوص درشبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام که آن زمان تازه درحال فراگیرشدن بود، باعث شد تا حراست وقت وزارت ورزش وهمچنین حراست مجموعه ورزشی آزادی اعلام کنند دربازی دوم تیمهای ایران و ژاپن که فردای همان روز برگزار میشد زنان ایرانی حق ورود به سالن را ندارند. به همین منظور تعداد زیادی از ماشینهای گشت ارشاد ازساعاتی قبل ازشروع مسابقه دوم ایران و ژاپن برای صعود به لیگ جهانی 2013 در محوطه ورودی مجموعه ورزشی مستقر شدند تا جلو ورود دختران ایرانی را به ورزشگاه بگیرند و حتی تعدادی از آنها به دلیل اصرار و پافشاری برای ورود به سالن توسط ماموران زن به ماشینهای گشت ارشاد منتقل شدند و مدتی در داخل ماشین حبس شدند. این اتفاق سرآغازی بود برای محدودیت و ممنوعیت ورود زنان به سالنهای ورزشی. این درحالیست که بعد از این حتی از ورود آنها به سالن خانه والیبال تهران که محل برگزاری مسابقات لیگ بود هم جلوگیری شد که پیش ازآن ممنوعیت برای زنان وجود نداشت و آنها میتوانستند درجایگاه مخصوص زنان درسالن نشسته و مسابقات لیگ مردان را تماشا کنند.
لیگ جهانی و دغدغه اصلی
خرداد 1392 بود که تیم ملی والیبال ایران اولین حضور خود درلیگ جهانی را تجربه می کرد و تهران درهفته پایانی مرحله مقدماتی میزبان این مسابقات بود. طبق قوانین فدراسیون جهانی والیبال (FIVB) حضور زنان درسالنهای برگزاری مسابقات اجباری است و یکی از شرایط دریافت میزبانی برای کشور میزبان به شمار می رود. این درحالی است که فدراسیون والیبال ایران و وزارت ورزش برای فریب ناظران فدراسیون جهانی جمعیتی در حدود 50 نفر از زنان را برای تماشای دیدارهای ایران مقابل حریفانش به طور گزینشی به سالن آوردند که شامل همسران و خانواده بازیکنان، تعدادی از دختران ملیپوش والیبال و کارمندان فدراسیون والیبال میشدند. بعد از پایان این بازیها بود که اعتراضات شدیدی درباره ممنوعیت ورود زنان به سالن آزادی درشبکه های اجتماعی رخ داد و حتی گزارشهایی ازسوی ناظر فدراسیون جهانی مبنی بر محدودیت ورود زنان ایرانی به سالن برای فدراسیون جهانی ارسال شد. همین عامل باعث شد تا فدراسیون جهانی برای میزبانی ایران درسال بعد (2014) به فدراسیون والیبال اعلام کند که لازمه گرفتن میزبانی برای ایران ورود زنان به سالن است. خرداد 93 فرا رسید و این بار تعداد کمی بیشتری از زنان از سوی فدراسیون برای ورود به سالن گزینش شدند و برای آنها «آیدی کارت» صادر شد که البته بازهم این تعداد از بین دختران ملیپوش والیبالیست، خانوادههای بازیکنان تیم ملی والیبال مردان، کارمندان فدراسیون و وزارتخانه و خانوادههای آنها و جمعی ازپیشکسوتان والیبال و کارمندان تعدادی از ارگانها انتخاب شده بود. این درحالی است که ایران در آن سه هفته متوالی در دو بازی به مصاف تیمهای سرشناس برزیل، ایتالیا ولهستان رفت. درهفته اول ایران دردو دیدار مقابل برزیل به میدان رفت و جالب اینجاست که زنان برزیلی و لهستانی توانستند درجایگاه مخصوص مستقر شوند اما راه ورود برای زنان ایرانی مسدود بود. برای هفته دوم و دیدار با ایتالیا بود که جمعی از زنان ایرانی خواهان حضور در ورزشگاه شدند و به همین خاطر جلوی ورزشگاه آزادی تجمع کردند که دربین آنها شماری از زنان فعال حقوق بشر هم دیده میشد اما هیچ مجوزی برای آنها صادر نشد و حتی تعدادی هم بازداشت شدند. کار تا جایی پیش رفت که برای بازی دوم ایران و ایتالیا درتاریخ 30 خرداد 1393 حتی ازورود زنان خبرنگار هم جلوگیری شد. همین مسئله موجب شد تا 130 فعال حقوق زنان طی نامه ای به رئیس فدراسیون جهانی خواستار ورود این فدراسیون به مسئله ممنوعیت ورود زنان ایران به ورزشگاهها شوند.
درپایان این بازیها با گزارش ناظر فدراسیون جهانی و همچنین گزارشهای ارسالی از داخل ایران برای فدراسیون جهانی که ازطریق شبکههای اجتماعی ارسال شده بود، FIVB رسما به این موضوع پی برد که چیزی به اسم بلیتفروشی و ورود آزاد برای زنان علاقهمند به والیبال برای تماشای لیگ جهانی وجود ندارد و همین عامل باعث شد تا این نهاد ورزشی برای رقابتهای لیگ جهانی درسال 2015 (خرداد1394) به شکل جدی فدراسیون والیبال ایران را تهدید کند که اگر زنان نتوانند آزادانه وارد سالن آزادی شوند حق میزبانی ازایران گرفته خواد شد. خرداد 1394 فرا رسید و تیم ملی ایران درهفته چهارم لیگ جهانی، خود را آماده میزبانی از آمریکا در دو دیدار میکرد که چند روز مانده به شروع این دو مسابقه (29و31 خرداد) جمعی ازنیروهای بسیجی و لباس شخصیهای تندرو درجریان تشییع قربانیان غواص جنگ ایران و عراق با در دست داشتن پلاکاردهایی خواهان ممنوعیت ورود زنان به سالن آزادی شدند و حتی درروز دیگری جلوی وزارت ورزش و جوانان اجتماع کردند و با برپایی نماز جماعت خواهان هرگونه برخورد با زنانی شدند که برای تماشای مسابقه ایران و آمریکا قراربود به سالن بروند.

رفتار و حرکات تهدیدآمیز نیرویهای خودسر و همچنین جمعی از طلاب و انصار حزبالله که به شکل جدیتری توسط نیروهای آنان درفضای مجازی پخش شد، عاملی شد تا فدراسیون والیبال اعلام کند ورود زنان ایرانی برای تماشای دیدارتیمهای ایران و آمریکا ممنوع است. کار تا جایی پیش رفت که فدراسیون والیبال ایران ازترس تشدید اعتراضات نیروهای خودسر حتی در ورود خبرنگاران زن هم محدودیت ایجاد کرد و فقط 2 خبرنگار زن توانستند در دیدار نخست برای تهیه خبر وارد سالن شوند. این مسائل جلوی چشم ناظرهای فدراسیون جهانی اتفاق افتاد و حتی عکاس زن فدراسیون والیبال ایران نتوانست برای این دو مسابقه عکاسی کند. بعد از این محرومیتهای تکراری بود که ازسوی شیرین عبادی، نامههایی به «فومزیل مامبو- گوکا»، رئیس نهاد زنان سازمان ملل متحد ارسال شد و رئیس کانون مدافعان حقوق بشر از ممانعت از ورود زنان به ورزشگاهها خبر داد.
با تهدید شدیدتر فدراسیون جهانی این محدودیت ها درسالهای بعد یعنی 2016، 2017 و 2018 کمی کمتر شد اما تغییز محسوسی رخ نداد و بازهم به همین ترتیب ادامه داشت یعنی به صورتی که فقط تعداد محدودی از زنان بازهم ازبین خانواده ملی پوشان، دختران والیبالیست ملیپوش، پیشکسوتان، داوران و کارمندان فدراسیون و وزارتخانه یا کارمندان برخی نهادهای دولتی به اضافه معدود تماشاگران معمولی توانستند وارد سالن شوند.

محدودیت ها ادامه دارد
نکته مهم اینجاست که وقتی سالهای قبل درباره این موضوع با ناظران فدراسیون جهانی گفتوگو می شد و این سوال از سوی خبرنگاران مطرح میشد که چرا FIVB فشاری به فدراسیون والیبال و وزارت ورزش ایران وارد نمی کند و محرومیتی درنظر نمیگیرد آنها عنوان میکردند که متوجه این موضوع هستند که مدیران ورزش ایران خواهان ورود زنان به ورزشگاه هستند اما فشار ازبا لا مانع این اتفاق میشود، ضمن اینکه برای فدراسیون جهانی میزبانی ایران با توجه به حضور پرتعداد تماشاگران یک امتیاز محسوب میشود و آنها نمیخواهند به این خاطر ایران را ازمیزبانی محروم کنند اما تمام تلاش خود را میکنند تا این محدودیت را رفع کنند. ایران طی روزهای 24 تا 26 خرداد ماه درارومیه و هفته آینده دراردبیل میزبان این مسابقات است. هرچند طبق اعلام مسئولان برگزاری درشهرهای ارومیه و اردبیل بخشی ازسالنهای محل برگزاری به زنان اختصاص داده شده است اما همانطور که گفتیم کمتر از10 درصد ظرفیت سالن به بانوان اختصاص داده شد که بخش زیادی ازاین ظرفیت هم مطابق سالهای گذشته به خانوادههای خانواده نهادهای دولتی و نظامی اختصاص داده شده و تعداد کمی اززنان علاقهمند میتوانند ازطریق بلیط فروشی وارد سالن شوند و مسابقات را تماشا کنند. وقتی درهمان دقایق اولیه روز فروش بلیت وارد سایت مربوطه شدیم، این سایت ظرفیت جایگاه زنان را تکمیل شده اعلام کرد و معلوم است همچون سالیان قبل این بلیتفروشی کاملا فرمالیته و بسیار کمتر ازظرفیت اعلام شده است.

آنچه از شواهد بر میآید این است که همچنان باید شاهد محدودیت درورود زنان به سالنهای ورزشی باشیم و قرار نیست یکی از وعدههای اصلی حسن روحانی در نطقهای انتخاباتی خود یعنی برداشتن سد ورود زنان به ورزشگاهها عملی شود. تا زمانی که نگاه جنسیتی به این مسائل وجود داشته باشد همه قوانین و تصمیمات دولتی تحت تاثیر فشارهای نهادهایی مانند حوزههای علمیه، گروههای خودسر مانند بسیج و.. خواهد بود و به طور حتم زنان ایرانی نمیتوانند امیدوار باشند تا مسئله ورود آنها به ورزشگاهها و سالنهای ورزشی حل شود. هنوز یادمان نرفته که وقتی مسئله محرومیت فوتبال ایران بابت ممنوعیت حضور زنان ایرانی درورزشگاه ها مطرح شد، مدیران ورزش ایران به تکاپو افتادند تا با ورود نمایشی حدود 800 زن ایرانی دردیدار پرسپولیس و کاشیمای ژاپن درفینال لیگ قهرمانان آسیا دراستادیوم آزادی آن هم درحضور اینفانتینو رئیس فدراسیون جهانی رفع خطر کنند. همان روز بود که وقتی اینفانتیو به روبروی جایگاه زنان رسید همه ورزشگاه شعار( دروغه دروغه ) سردادند و خواستند به رئیس فیفا بفهمانند اینها همه نمایش است..حالا یکبار دیگر با فرا رسیدن زمان مسابقات جهانی والیبال بحث حضور زنان مطرح شده و شاید ترس مسئولان ورزش ایران ازاستقبال چشمگیر زنان ایرانی درتهران باعث شده تا مسابقات به شهرهای کوچکتری انتقال پیدا کند.
نگاههای خشک و متعصبانه به مسئله حجاب زنان به طور حتم دلیل اصلی این ایجاد محدودیت است. همین چند روز پیش بود که بحث حجاب یک زن و برخورد راننده اسنپ سر و صدای فراوان به راه انداخت. حمایت نیروهای خود سر ازحرکت این راننده بسیجی خود گویای وضع جامعه کنونی ایران است. تاوقتی چنین تفکراتی ازسوی این افراد آتش به اختیار درجامعه وجود داشته باشد، نمیتوان هیچ امید داشت که محدودیتهای اینچنین از سر زنان ایرانی برداشته شود و آنها هم به عنوان نیمی ازجمعیت کشورمان به حداقل حقوق خود دست پیدا کنند. وقتی زنان مسئولی با سمتهایی همچون معاونت امور زنان رئیس جمهور که وظیفهشان حمایت ازحقوق زنان است درچنین مواقعی خیلی راحت و آزادانه میتوانند ازجلوی دختران پشت درمانده وارد ورزشگاه شوند و به تماشای رقابتهای والیبال بنشینند دیگر چه توقعی می توان از مردان مسئولی داشت که نه محدویت حجاب دارند و نه محدودیت ورود به سالنهای ورزشی….
