“هیوا عزیزنژاد” که عضو تیم ملی کاراتای جوانان بود هرگز فکر نمی کرد روزی برای مخارج زندگی وتمرین هایش ناچار به کولبری شود، او که روزها را به تمرین هایش مشغول بود وشب ها هم برای تامین هزینههایش ناچار به کولبری بود، سرانجام در نیمه شبی تاریک با تیراندازی ماموران مرزی زخمی شد تا بسیاری از رویاهایش رنگ ببازند.
نیمه شب ۱۳ سپتامبر۲۰۲۲ هیوا عزیز نژاد بیست ساله وعضو تیم ملی کاراتای ایران، در مرز هنگهژال بانه در حالی که برای کولبری رفته بود مورد اصابت گلوله مرزبانان قرار گرفت واز ناحیه هردو پایش زخمی شد، بعد ازآن برای درمان به بیمارستان صلاح الدین ایوبی بانه انتقال داده شد، اما به دلیل کمبود امکانات پزشکی در بانه واستان کردستان، در طول یک سال گذشته بارها برای انجام عمل جراحی به بیمارستانهای تهران وتبریز مراجعه کرده است.
هیوا در این باره می گوید: “پدرم کارگر است و وضعیت اقتصادی مناسبی نداریم اما به دلیل علاقهایی که به ورزش کاراته دارم از دوران ابتدایی به این ورزش روی آوردم وچندین قهرمانی ورزشی در سطح استان کردستان وکشوری کسب کردن برای همین از دوسال پیش هم به اردوی تیم ملی کاراتای کشور دعوت شدم وتوانستم چندین مدال ورزشی وبین المللی را کسب کنم. اما به دلیل وضعیت بد معیشتی خانواده و نبود هیچ گونه اسپانسری مجبور به کولبری شدم، شبها برای کولبری می رفتم وروزها هم تمرین میکردم، استعداد زیادی در خودم میدیدم برای همین دوست نداشتم وقت تلف کنم وبه شدت کار وتمرین می کردم”
هیوا درمورد چگونگی زخمی شدنش می گوید:”آن شب باری ۲۱ کیلویی که جگر گاو بود را از بانه به اقلیم کردستان حمل می کردم. چندین کولبر بودیم اما بهما خبر دادند که وضعیت راهها خوب نیست وبسیاری ازآنها برگشتند، اما من برای اینکه جگرها خراب نشوند وضررنکنم به راهم ادامه دادم، ساعت نزدیک دو شب بود یک چشمه سر راهم بود خواستم خستگی در کنم وآبی بنوشم، که ناگهان مرزبانان مسلح را در چند متری خودم دیدم ویکی هم بدون هیچ اخطار وحرفی شلیک کرد، پای راستم زخمی شد و چند ساچمهایی هم به پای چپم خورد. اول احساس نکردم اما بعدا که بیهوش شدم کولبران دیگر من را به بیمارستان بانه رساندند، وقتی چشم باز کردم در بیمارستان صلاالدین ایوبی بودم، نزدیک صد ساچمه به پاهایم برخورد کرده بود اما به دلیل نبود امکانات پزشکی مجبور شدم به بیمارستانهای تهران وتبریز مراجعه کنم، این درحالی بود که هیچ گونه پس اندازی نه خودم ونه خانوادهام نداشتیم”.
هیوا درادامه می گوید: ” آنچه که بیشتر از هرچیزی آزارم می دهد این است این وضعیت باعث شد که ازبسیاری از موفقیت ها ومسابقاتی که خودم را برای آن اماده کرده بودم محروم شوم، هرچند تمام تلاشم را می کنم برگردم به روال عادی اما این خیلی سخت است، زیرا در طول این یک سال رنج بسیاری کشیدم واز لحاظ روحی هم خیلی روبه راه نیستم”
“ریبوار عزیز نژاد” پدرهیوا که ۵۰ سال سن دارد دراین باره می گوید: “من کارگرم و وضعیت مادیم هم خوب نیست، اوایل هم با پی بردن به استعدادهای پسرم تا جایی که از دستم بر می آمد کوتاهی نمی کردم حتی در بعضی موارد هم برای مخارج ورزشیش نسیه می کردم ،اما این اواخر به دلیل مشکلات جسمی نتوانستم کارگری کنم وهیوا ناچار به کولبری شد. هرچند من راضی به این کار نبودم به پسرم گفتم برایت نسیه می گیرم ولی کولبری نکن، زیرا از این می ترسیدم که گلوله بخورد واین برایم کابوس شده بود، زیرا در این چند سال شلیک به کولبران خیلی زیاد شده است، سرانجام هم نزدیک بود پسرم از دستم برود، از مسئولان ورزشی تقاضا دارم که به فکر ورزشکاران باشند که مجبور نباشند مانند پسر من کولبری بکنند”.
در چند سال اخیر شلیک مرزبانان به کولبران در مرزهای غربی کشور افزایش پیداکرده است، براساس منابع حقوق بشری در سال ۲۰۲۲ در مرزهای غربی کشور ۲۵۹ کولبر کشته وزخمی شدهاند. بسیار غم انگیز است که بسیاری از نخبگان علمی و ورزشی کشور ناچار به کولبری هستند.