بهمن آقایی دیبا
کشورهای حوزه دریای خزر برای مبارزه با آلودگی، فعالیتهای کردهاند. معهذا در این فعالیتها، مسأله آلودگی اتمی بهطور اخص و یا به عنوان یک مسأله بسیار خطرناک مورد توجه قرار نگرفته است. در سطح جهانی، چندین سند مهم بینالمللی وجود دارد که دول حاشیه خزر میتوانند برای مبازره با آلودگی اتمی به آنها استناد کنند .
مسألۀ آلودگی اتمی در دریای خزر یکی از ابعاد مختلف آلودگی جدّی در دریای خزر می باشد که کمتر مورد توجّه قرار گرفته است. آلودگی ناشی از موادّ رادیواکتیو، یکی از بدترین و خطرناک ترین انواع آلودگی ها در جهان است. این نوع آلودگی اتمی در دریای خزر ناشی از عوامل متعددی است مانند: فعالیّت های اتمی دول ساحلی دریای خزر، اثرات انفجارات اتمی، پسماندۀ آزمایشات اتمی، زباله ها و فاضلاب های اتمی که دارای عمر رادیواکتیوی هزار ساله هستند، بالاخره مواد اتمی که در فعالیّت های مربوط به اکتشافات و بهره برداری و انتقال (منجمله احداث لوله ها) از منابع نفت و گاز در دریای خزر بکار می روند.
آلودگی اتمی در همۀ دریای خزر به یک اندازه نیست. این امر مربوط است با منبع و نیز ابعاد خطرهای ناشی از مواد رادیواکتیو در این واحد آبی بسته. دریای خزر، به عنوان بزرگترین دریاچۀ جهان، هیچ ارتباط طبیعی با دریاهای آزاد در دنیا ندارد. در عین حال، یک جریان دریائی-هوائی بزرگ، در دریاچه ای که برخی اخلاق های دریائی-اقیانوسی دارد، آب های داخل دریای خزر را مثل یک قاشق عظیم مرتب بهم می زند. به همین جهت، انواع آلودگی، منجمله آلودگی اتمی، به همۀ دول ساحلی دریای خزر مرتبط می شود، حتّی اگر خود آنها آنچنان فعالیّت اتمی در این منطقه نداشته باشند، مثل ایران.
جالب توجّه است که یکی از منابع آلودگی اتمی در دریای خزر، خود دریای خزر می باشد. طبق یک گزارش علمی:”علاوه بر منابع آلودگی نلشی از فعالیّت های افراد بشر، اکوسیستم دریای خزر سطح بالائی از نوکلایدهای طبیعی رادیواکتیو را جذب و ذخیره می نماید. آب های دریای خزر، رسوبات کف دریای خزر و ارگانیسم های زندۀ دریای خزر دارای سطوح اورانیومی به اندازۀ هفت برابر بالاتر از دریاهای آزاد است و این امر عمدتاً ناشی از الگوی انتقال طبیعی است که به توسط نوکلایدهای رادیواکتیو صورت می گیرد…. با توجه به اینکه حوزۀ آبی خزر به واحدهای آبی دیگری مرتبط نیست، این دریاچه مثل یک مخزن طبیعی بزگ است که هر چه به آن می ریزد، در همان جا می ماند و موادّی که وارد این دریاچه میشوند، دیگر راه خروج ندارند. برخی از این نوکلایدهای رادیواکتیو از صخره های دریائی مثل گرانیت های نزدیک قفقاز، و کوه های البرز و آرال سرچشمه می گیرند. صخره های رسوبی زیر دریای خزر، یعنی همان قشری که حاوی منابع نفت و گاز است، خود حاوی منابع دیگری از نوکلایدها هستند.” (۱)
ولی منبع اصلی خطرات ناشی از آلودگی اتمی در دریای خزر، طبیعت نیست. فعالیّت های قبلی و فعلی دول ساحلی دریای خزر، منابع اصلی این آلودگی ها محسوب می شوند. روس ها با توجه به فعالیّت های صنعتی گستردۀ خود، نقش مهمی در آلودگی اتمی دریای خزر داشته و دارند. یک کار مطالعاتی حاکی از آن است که: “برای چندمین دهه، شوروی سابق و روسیه کنونی بطور مخفیانه میلیاردهاگالن مواد پسماند اتمی را وارد زمین کرده اند… به گفتۀ دانشمندان روسی این مواد بیشتر به در ۳ منطقه ریخته شده اند که یکی از آنها نزدیک رود ولگا است” (این رود به دریای خزر می ریزد). (۲)
پس از روس ها، جمهوری آذربایجان و قزاقستان، در سابق بیشتر بخاطر فعالیت های روسیه، و اکنون بخاطر اکتشافات و استخراج و انتقال منابع نفت و گاز باعث آلودگی اتمی دریای خزر هستند. طبق گزارشی، “مخازن عمدۀ پسمانده های رادیواکتیو در جمهوری آذربایجان در مجتمع صنعتی ایزوتوپ است که در ۳۰ کیلومتری باکو قرار دارد. این محل در دهۀ ۱۹۵۰ ساخته شده و حاوی ۵۱۰ مخزن پسمانده های رادیواکتیو است… بسیاری از این منابع رادیواکتیو از تأسیسات سابق سلاح های شیمیائی در باکو، لنکران، گنجه و نخجوان به جای مانده است… گرچه آذربایجان دارای راکتور اتمی نیست، نشریۀ زرکالو گزارش داده است که سطح پرتوهای موجود در کشور بسیار بالاتر از حدّ عادی است… دانشگاه پزشکی آذربایجان در مطالعه ای راجع به کارگران صنایع نفت این کشور گزارش داده است که سطح ایزوتوپ های رادیواکتیو در دندان های آنها مساوی سطح همین مواد نزد ساکنین منطقۀ چرنوبیل (محل حادثۀ اتمی نیروگاه اتمی چرنوبیل) می باشد.” (۳)
مسألۀ آلودگی اتمی در آذربایجان، موضوع مطالعۀ جالبی توسط گروهی از دانشمندان به سرپرستی دکتر فرخ جهانگیری از دانشگاه کلرادوی آمریکا است. در بخشی از این مقاله آمده است که: “آلودگی محیط زیست در آذربایجان بخاطر میادین نفتی، تجهیزات نفتی و کارخانه های فرآوری موّاد مربوطه، در حدّ فاجعۀ ملّی است… مطالعۀ ترکیب رادیونوکلاید مربوط به خاک و آب و هیدروکربورها در شبهه جزیرۀ آبشوران، نشان از سطح بالائی از رادیوم، توریم و پتاسیم دارد”.(۴)
شاید مهمترین مطالعه در این زمینه مربوط است به کار یک گروه از دانشمندان به سرپرستی ” بی شا”. آنها نوشته اند که: ” حوزۀ دریای خزر در آسیای مرکزی محل انواع راکتورهای اتمی، معادن اورانیم، و محل های دفن پسمانده های اتمی است. این حوزه در شمال شامل آبهای رود ولگا و در غرب شامل رودخانه های کاما، امبا و در شرق رود کورا می باشند.” (۵) پسمانده های نیروگاه اتمی در ارمنستان، از طریق رود ارس که به رود کورا می ریزد، وارد دریای خزر می شود.
قزاقستان علاوه بر اینکه محل دفن زباله های اتمی و مرکز سابق فعالیّت های اتمی روسیه سابق است، یک کشور فعال از لحاظ موادّ اتمی بشمار می رود. قزاقستان دارای ۱۲ درصد از کلّ ذخایر شناخته شدۀ اورانیم جهان است و در سال ۲۰۱۵ این کشور ۲۳۸۰۰ تن اورانیم تولید کرده است. این کشور همچنین مرکز مهمی برای تولید پالت های سوخت اتمی است. اثرات این گونه فعالیّت های قزاقستان که بیشتر آنها در نزدیکی دریای خزر صورت می گیرد و ضایعات مربوط به این کارها مستقیم و یا غیرمستقیم (بعد از طی مراحلی که معلوم نیست تا چه حدّ آنها را بی خطر می نمایند) وارد دریای خزر می شود. همچنین این کشورها دارای تأسیسات تبدیل آب دریای خزر به آب شیرین است که با استفاده از روش های اتمی صورت می گیرد. (۶)
ترکمنستان در حال حاضر نیروگاه های اتمی و یا تأسیسات مهمّی در دریای خزر ندارد ولی بی شک این کشور دارای طرح های عظیمی برای ساخت جزائر مصنوعی و تبدیل سواحل خود در دریای خزر به یک مرکز توریستی عظیم (به گفتۀ خودشان “لاس وگاس” منطقه) است و این فعالیّت خا اثرات مهمّی بر آلودگی خواهند داشت.
تأسیسات اتمی ایران در کنار و یا نزدیک دریای خزر نیستند و ایران هنوز اقدامات چشمگیری برای استخراج نفت و گاز در نزدیک سواحل خود در دریای خزر انجام نداده است (در واقع منابع مهمّی هنوز در این منطقه کشف نشده اند) و سهم ایران از آلودگی دریای خزر بیشتر محدود به فاضلاب های شهری است.
کشورهای حوزۀ دریای خزر برای مبارزه با آلودگی، فعالیّت های کرده اند. معهذا در این فعالیّت ها، مسألۀ آلودگی اتمی بطور اخص و یا به عنوان یک مسألۀ بسیار خطرناک مورد توجه قرار نگرفته است. در سطح جهانی، چندین سند مهم بین المللی وجود دارد که دول حاشیۀ خزر می توانند برای مبازره با آلودگی اتمی به آنها استناد نمایند. این مسأله حتّی پیش از روشن شدن و قطعیت نظام حقوقی دریای خزر بایستی مورد توجه قرار گیرد. برخی از این اسناد مهم بین المللی عبارتند از: کنوانسیون ۱۹۶۳ (و پروتکل آن ۱۹۹۷) دربارۀ خسارات اتمی. کنوانسیون لندن علیه ریختن ضایعات. کنوانسیون بازل دربارۀ حرکت فرامرزی موادّ مضرو کنوانسیون ۱۹۹۴ وین دربارۀ ایمنی اتمی و کنوانسیون وین دربارۀ مدیریّت ایمنی در مقابل ضایعات رادیواکتیو.
همچنین مراکزی که طبق برنامۀ محیط زیست سازمان ملل متّحد برای دریای خزر ایجاد شده اند، شامل یک مرکز حقوقی است که در مسکو مستقر می باشد و کارش تهیۀ اسناد و مقررات حقوقی مربوط به مسائل دریای خزر منجمله آلودگی های مربوط به آن است. این مرکز و نیز همۀ جاهای دیگر مربوط به آلودگی، منجمله آلودگی های اتمی، می توانند برای دریای خزر برنامه ریزی کنند و یا مقرراتی تعیین کنند که در عین حال به قوانین بین المللی موجود دربارۀ “مناطق خاص و حساس” توجه نمایند. در این مناطق، علاوه بر قواعد عمومی مربوط به حفاظت محیط زیست، مقررات ویژه ای بخاطر شرایط خاص جغرافیائی و فیزیکی آنها وضع می شود و دریای خزر به عنوان یک واحد آبی محصور در خشکی درخور این نوع مقررات خاص است.
درحال حاضر، چند سند برای مبارزه با آلودگی خزر وجود دارد (کنوانسیون رامسر دربارۀ تالاب های بین المللی و نیز کنوانسیون۲۰۰۳ مبارزه با آلودگی در دریای خزر) ولی هیچکدام از آنها موادّ قوی دربارۀ آلودگی ندارند، ضمناً دول حاشیۀ خزر بخاطر اینکه هنوز موفّق نشده اند که یک فرمول قابل قبول که همۀ آنها باهم بر سر آن به توافق رسیده باشند بدست آورند، از اجرای همین اسناد مهم هم طفره می روند و با توجه به فقدان رژیم و یا نظام کلّی برای این منطقه، دامنۀ مسئولیّت هایشان روشن نیست. برخی از این اقدامات لازم در این زمینه از این قرارند:
۱- تشکیل مراکزی که بطور جدّی و منظم میزان حضور مواد اتمی و رادیواکتیو را در دریای خزر اندازه گیری و کنترل نمایند. این نوع اطلاعات می توانند برای هر گونه برنامه ریزی مفید و ضروری باشند.
۲- مذاکرات و توافق بین المللی دول حاشیۀ دریای خزر دربارۀ کنترل ورود موادّ آلوده اتمی به دریای خزر از رودخانه هائی که به این دریاچه منتهی می شوند، بخصوص دربارۀ ولگا و نیز ارس.
۳- تغیر محل انبار های پسمانده های اتمی از سواحل دریای خزر. این انبارها مرتّب در حال حرکت به سوی وخامت هستند و جریان یافتن آنها به داخل خزر،ابعاد فاجعه انگیزی برای همۀ دول ابن حوزۀ آبی خواهد داشت.
۴- برچیدن تأسیسات قدیمی ایجادکنندۀ آلاینده های اتمی مثل تأسیسات آب شیرین کن در قزاقستان و تجهیزات قدیمی استخراج نفت و گاز در آذربایجان.
۵- ملزم کردن شرکت های فعّال در خزر به رعایت مقررات بین المللی مربوط به آلودگی، و رعایت استانداردهای بین المللی مربوط به مدیریّت و کنترل موّآد زائد.
۶- صنایع پتروشیمی در همۀ حوزۀ دریای خزر در حال گسترش جدّی هستند و این صنایع بایستی از لحاظ تولید ضایعات اتمی بشدّت کنترل شوند.
۷- آمادکی برای حوادث ناشی از تجهیزات و روش هائی که می توانند ایجاد آلودگی اتمی نمایند، ضروری است.
۸- جلوگیری و محدود کردن تردد و فعالیّت های کشتی های تجاری و نظامی که با نیروی هسته ای حرکت می کنند. این اقدام می تواند در چهارچوب مقررات همۀ دول حاشیۀ دریای خزر با هم و یا در چهارچوب قوانین و مقررات ملّی آنها صورت بگیرد، زیرا دریای خزر دارای حوزه های اختصاصی ملّی خواهد بود (طبق تصمیمات جلسات سران خزر در گذشته). لازم به یادآوری است که برخی کشورها حتّی پذیرش کشتی هائی که با نیروی اتمی حرکت می کنند را در سواحل خود ممنوع اعلام نموده اند.
بهمن آقایی دیبا
دکترای حقوق بین الملل دریاها
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(۱) Boris Golubov, https://www.isar.org/archive/gt/gt10golubov.html
(۲)Albion Monitor, March 30,1969,. https://www.monitor.net/monitor
(۳) N. Majidov,” there is no room….” , Zerkalo, 25 March 2000.
(۴) Radioactive pollution in Apsheron Peninsula and the Caspian Sea, Farrokh Djhanguriri,. https://greenaz.org/greenaz/issues98/bT71ast.htm.