سايت خبرى گويا – مهبد صداقت
سردبير محترم خبرگزاری ايرنا،
مطالعه خبری با عنوان «بيمارستان هسته ای مرکزی برای درمان همه سرطان ها» به تاريخ ۱۳۹۲/۸/۱۰ (کد خبر: ۸۰۹۷۲۴۰۰ (۳۷۴۰۰۳۰)) موجب تأسف و نگارش اين يادداشت شد. خبر ارسالی شامل توضيحاتی درباره طرح احداث بيمارستانی مجهز برای درمان سرطان بود که به احتمال بسيار زياد با بی دقتی خبرنگار محترم، به شکلی مغلوط و نامناسب مخابره شده است. جدای از اشتباهات فاحش علمی و فنی در متن، که اعتبار خبر و مَنبعش را مخدوش می کند، مطالب عنوان شده بر فرض صحت از آن جهت نگران کننده اند که کاملاً با برنامه ريزی مبتنی بر نياز درمانی بيماران سرطانی در داخل کشور فاصله دارند.
با توجه به اختصاص بودجه کلان ارزی برای احداث و تجهيز چنين بيمارستانی، شايسته است که طراحان اوليه و دست اندرکاران اين طرح، پيش از شروع به هزينه کرد مبالغ اختصاص داده شده، جزئيات بيشتری از طرح و ضرورت ها / مقتضيات آن را با اطلاع رسانی به حوزه عمومی در معرض نقد ساير صاحب نظران قرار دهند تا حتی المقدور بودجه عمومی به گونه ای هزينه شود که فراتر از برآورده کردن نيازهای تبليغاتی، بيشترين بازدهی را برای شهروندان ايرانی داشته باشد.
اينجانب نکاتی را بر مبنای همين مقدار اطلاعات منتشره مطرح می کنم و اميدوارم با پيگيری خبرنگار محترم آن خبرگزاری، هم مطالب تکميلی درباره طرحِ در دست تهيه اين بيمارستان منتشر شود و هم پاره ای از اين نکات پاسخی درخور بيابد.
۱) بيمارستان هسته ای، واژه مجعول و گنگی است. استفاده از راديوداروها و راديو-ردياب ها در پزشکی هسته ای، حوزه ای کاملاً متفاوت از آن چيزی است که در شرايط کنونی بين قدرت های خارجی و دستگاه ديپلماسی کشور مورد مناقشه است.
بطور مثال ساخت راديوداروهای پزشکی هسته ای، هيچ ارتباطی به سانتريوفوژهای غنی سازی اورانيوم ندارد و اين دو موضوع صرفاً شباهت لفظی دارند. ذکر اين نکته که اين بيمارستان هسته ای(!)، در فوريت های هسته ای کارايی دارد با نوع تجهيزات و طرح خامی که در ادامه خبر ذکر شده، ناسازگار و نيازمند توضيح بيشتر است.
۲) برشنگاری پوزيترونی (positron emission tomography=PET) يک روش تصويربرداری تشخيصی است که در متن خبر به اشتباه پروتون تراپی / يا پوزيترون اميشن تراپی ذکر شده است.
تا آنجا که نگارنده اطلاع دارد، مسئله خريد دستگاه های PET مسئله جديدی نيست و علت تأخير در اين امر، هزينه بالايی است که تصويربرداری با PET بر سيستم بيمه درمانی کشور وارد می کند که تا زمانی که حل نشده باقی مانده بود، نسبت به خريد و تجهيز بيمارستان های کشور به اين دستگاه ها، ترديد وجود داشت.
۳) مهم ترين بخش خبر از نظر اينجانب، اعلام اشتباهی، احتمالی يا تلويحی قصد خريد شتابدهنده يون های سنگين است. اشاره به «کربن تراپی» يا «پروتون تراپی» در متن خبر، يا صرفاً يک اظهار نظر فنی بی مورد (و نادقيق) دربارۀ تفاوت اثر پروتوهای سنگين با روش های متداول پرتودرمانی بوده است و يا از آنجا که ذيل تيتر خبر تأسيس بيمارستان هسته ای(!) آمده، نشان از بلند پروازی دست اندرکاران طرح برای ساخت يا تجهيز مرکزی با شتابدهنده ذرات سنگين دارد.
از آنجا که تعداد مراکز درمانی ذرات سنگين در کشورهای پيشرفته جهان بسيار اندک اند و بهره درمانی اين ذرات با توجه به هزينه/فايده مرتبط با تجهيز چنين مراکزی همچنان محل مناقشه است، بسيار بعيد به نظر می رسد که منظور از ذکر چنين مطلبی در متن خبر، قصد ساخت مرکز مشابهی در ايران باشد.
در عين حال، حتی اگر شرايط بين المللی، اجازه تهيه و نصب چنين تجهيزاتی را می داد، با توجه به تعداد بسيار اندک بيمارانی که از خدمات آن سود می توانند برد، تاسيس چنين مرکزی هدر دهی کامل بودجه و ناکارآمدی برنامه ريزان طرح را نشان می داد.
عليرغم اينکه نياز کشور به تجهيز مراکز متعدد و نه تنها يک مرکز بيمارستانی برای پرتودرمانی مشهود است، نبايد از نظر دور داشت که اين صرفاً تجهيزات نيستند که باعث درمان بيماران می شوند. در تاسيس يک مرکز درمانی مجهز، به همان اندازه که دستگاه ها اهميت دارند، مطالعات جانبی درباره بازدهی کلی مرکز، جمعيت هدف، امکان توسعه مرکز و تطبيق آن با تغييرات سريع فنی و علمی، و بخصوص کادر آموزش ديده آن نقش اساسی دارند.
هزينه آموزش کادر پرستاری، فنی و پزشکی متخصص که بتوانند با دستگاه های جديد «به درستی»کار کنند، گاه حتی بيشتر از هزينه خريد خود دستگاه ها و تجهيزات می شود و توجه و وسواسی می طلبد همپايه با دقت و وسواس مورد نياز برای انتخاب محصول درست در بازار رقابتی کنونی.
بازار تجهيزات پزشکی نيز به اندازه بازار ساير محصولات تجاری، می تواند فريبنده، گمراه کننده يا اغواگر باشد، و لذا در تجهيز يک مرکز درمانی برای کشوری چون ايران، پيش و بيش از آنچه که «بهترين» و مدرن ترين مرکز منطقه ای يا جهانی بودن اهميت داشته باشد، نافع ترين بودنِ قابل اثباتِ چنان مرکزی بر اساس آمار و محاسبات، برای بيشترين و متداول ترين قشر بيماران سرطانی اهميت دارد.
بعلاوه، پيچيدگی بسيار زياد روش های درمانی نوين چنان است، که کسب تخصصِ استفاده درست از تجهيزات چنين مراکزی، از عهده يک فرد يا يک گروه درمانی محدود خارج است و لذا ارتباط مستمر آموزشی و تبادل اخبار و اطلاعات سريع و روزانه با مراکز درمانی مشابه و مراکز علمی فعال دنيا و بعلاوه امکان دريافت سريع خدمات شرکت های تامين کننده تجهيزات ضرورتی فوق العاده حياتی دارد.
در صورت تامين نبودن و پيش بينی نشدن امکان چنين ارتباطاتی، تجهيز پر هزينه يک مرکز به دستگاه های مدرن، صرفاً ساختن يک معبد تبليغاتی ناکارا و حتی خطرناک برای بيماران خواهد بود.
۴) در شرايطی که تخصص فنی استفاده از تکنيک های نوين پرتودرمانی در کشور بسيار محدود است، منطقی تر است که به سمت استفاده از تجهيزات و تکنيک هايی برويم که از مرحله آزمايشی «خط اول نوآوری ها بودن» گذشته اند و مراکز متعدد مشابه آنها در کشورهای مختلف دوست برای تبادل اطلاعات و تجربيات وجود دارد.
بنا بر اطلاع، متاسفانه تکنيک های پرتودرمانی نوين موسوم به IMRT همچنان در کشور بسيار مهجورند. کسب مهارت ايجاد مرکزی با توانايی ارائه درمان های IMRT نيازمند تربيت نيروی انسانی متخصصی است که بتوانند نمونه بسيار دقيقی از يک کار گروهی منظم و متکثر باشند. اميد فراوان می رود که بودجه عمومی که قرار است صرف ساخت و تجهيز يک مرکز درمانی يکتا و يگانه در کشور شود، به پرورش يا گسترش اولين تيم هماهنگ «فنی، پرستاری، پزشکی» پرتودرمانی IMRT در کشور بيانجامد.
با احترام
دکتر مهبد صداقت
مرکز پرتودرمانی مونته رژی – گرينفيلد پارک – کانادا
رونوشت: جناب آقای دکتر آفريده، جهت اطلاع