May 30, 2015 adminj اخبار, گزارشها ی وکلا, مجله حقوق بشر Comments Off on غربت مهاجرت، رنج زندان؛ درباره بازداشت مصطفی عزیزی
فرزند مصطفی عزیزی، پرستو به مرکز حامیان حقوق بشر میگوید:
«پدرم فکر نمیکرد که اگر به کشورش بازگردد اتفاقی بیفتد. پدربزرگم مریض بود و پدرم میخواست که کنار او باشد. پنج سال ایران نبود و دلتنگ ایران و خانواده شده بود…»
بازداشت مصطفی عزیزی اوایل فروردین ماه رسانهای شد در حالی که از روز ۱۲ بهمن در زندان بود. زندگی او با ادبیات و رسانه پیوند خورده است. مجموعه داستانهای کوتاه او با نام «من ریموند کارور هستم» سال ۱۳۸۹ در ایران منتشر شد آن هم پس از سالها نوشتن و خط زدن. او از موسسان بنیاد احمد شاملو است و در عین حال از چهرههای نوجوی تلویزیون ایران در دهههای گذشته محسوب میشود. مسابقههای تلویزیونی «دانش و هوش» و «تلاش» از جمله برنامههای پرمخاطبی بود که با تهیهکنندگی او ساخته شد. اما مصطفی عزیزی فعال رسانههای اجتماعی مانند فیسبوک هم بود، فرزند او پرستو میگوید:
«پرونده پدرم را کسی تا بهحال ندیده. از دلیل بازداشت او مطمئن نیستیم، اما حدس میزنیم به خاطر فعالیتش در رسانههای اجتماعی باشد.»
اتهامات اعلام شده مصطفی عزیزی «توهین به رهبری، توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی و تبلیغ و تبانی علیه نظام جمهوری اسلامی» عنوان شده است، اتهاماتی که بواسطه کاربرد بسیار توسط دستگاه قضایی جمهوری اسلامی، کاملا برای ایرانیان آشنا هستند.
تقریبا همه کسانی که در این سالها برای عقیده و یا قلمشان بازداشت شدهاند، اتهاماتی از این دست را تجربه کردهاند و مصطفی عزیزی نیز یکی از آنهاست.
«آرتیکل ۱۹»، سازمان مدافع آزادی بیان که نام خود را از ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر گرفته است، با اشاره به پرونده مصطفی عزیزی عنوان میکند:
«تداوم بازداشت مصطفی عزیزی که به خاطر بیان مسالمتجویانه اعتقادات او در رسانههای اجتماعی است، نقض آشکار حقوق او در رابطه با آزادی بیان است.»
بیانیه این سازمان میافزاید:
«اتهاماتی که به مصطفی عزیزی نسبت داده شده سندی است از سرکوب ایرانیانی که از رسانههای اجتماعی بهره میبرند، به ویژه آنها که تابعیت دوگانه دارند.»
آقای عزیزی ۵۳ ساله است و از چندین بیماری مختلف و بعضا خطرناک رنج میبرد، مانند رماتیسم و دیابت که همین امر بستگان او را نگران میسازد. چندی پیش پسر او، آرش با توصیف شرایط جسمانی پدرش در صفحه فیسبوک خود نوشت که این بیماریها تحمل زندان را برای او دشوار کرده است.
قبل از آن، اواخر فروردین ماه خبر رسیده بود که مصطفی عزیزی به دلیل این بیماریها و نیز افت فشار خون از حال رفته و به بهداری زندان اوین منتقل شده، اما در نهایت چند ساعت بعد بار دیگر به بند ۸ بازگردانده شد، جایی که پس از گذراندن یک ماه سلول انفرادی در بند دو الف، حال در آن به سر میبرد.
پرستو عزیزی شرایط پدر خود در زندان را توضیح میدهد:
«وضعیت روحی و جسمی او خیلی خوب نیست. میدانید که چند وقت پیش هم به بهداری زندان منتقل شد. الان بهخصوص رماتیسم خیلی اذیتش میکند و همین که باید در زندان روی زمین بخوابد، بیماری او را تشدید میکند.»
از او درباره امکان ملاقات با آقای عزیزی و حق برخورداری از وکیل میپرسم که جواب میدهد:
«وکیل پدرم تغییر کرده. وکیل اول یکی از اقوام ما بود که تجربهای درباره این نوع پروندهها نداشت. بعد که متوجه شدیم ماجرا جدیتر از این حرفهاست، وکیل را تغییر دادیم… حالا پدرم هفتهای یک بار ملاقاتی دارد البته تنها با بستگان درجه اول.»
مصطفی عزیزی تنها نمونه از ایرانیان فعال مهاجر نیست که در این یکی دو سال عمر دولت حسن روحانی به وطن بازگشته و با اتهامات سیاسی روانه زندان شدهاند، اگرچه رئیس جمهور ایران دعوت خود از ایرانیان مهاجر را تکرار میکند.
اما ظاهرا کسانی در داخل جمهوری اسلامی، چندان سخنان رییس جمهوری را جدی قلمداد نمیکنند يا اينكه او توان اجرا كردن وعده ها و ادعاهايى كه به ويژه در اين خصوص كرده را ندارد. شاهد این امر هم بازداشت مصطفی عزیزی است و نیز بازداشت سراجالدین میردامادی، فعال سیاسی که در پی اعتراضات سال ۱۳۸۸ به ناچار از ایران خارج شد، اما با پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ و وعده او برای احیای آزادیهای مدنی به کشور بازگشت.
چندی پیش پدر سراجالدین میردامادی در نامهای خطاب به رئیس جمهور فاش کرد، قاضی پرونده پسر او که باز همان قاضی صلواتی است، تهدید کرده چنان برخوردی با سراجالدین بکند که «هیچ ایرانی هوس آمدن به کشور را نداشته باشد».
حکمی هم که در نهایت برای سراجالدین میردامادی صادر میشود، تاییدی است بر این مدعا: شش سال حبس تعزیری.
به یاد میآوریم که حسن روحانی مهر ماه سال گذشته در انتهای سفر پنج روزه خود به نیویورک٬ در جمع استادان و دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا گفت:
«توسعه ایران نیازمند کمک همه ایرانیان داخل و خارج کشور است و کمک به وطن و عشق به ایران٬ چیزی است که جایگزینی ندارد.»
آری، عشق به وطن جایگزینی ندارد، چنانچه مصطفی عزیزی هم چند سال قبل در مصاحبهای با هفتهنامه شهروند بیسی چاپ ونکوور کانادا شرایط خود در غربت را چنین شرح داده بود:
«اگر مهاجرت در جوانی معنی داشته باشد در میانسالی مضحک است… من مهاجرت نکردم و اکنون مانند تبعیدیها روزگار میگذرانم… تا حالا که مثل مهاجران زندگی نکردم یعنی جذب کار و بار اینجا نشدم. کارهای کوچکی اینجا و آنجا کردهام اما اینها را اسمش را نمیگذارم زندگی جدید. بیشتر جسمی در اینجاست و روحی سرگردان در ایران.»
مرکز حامیان حقوق بشر – کمالالدین لطفی
Dec 17, 2013 Comments Off on بيانيه گزارشگران بدون مرز از وضعيت آزادى بيان؛ صد روز نخست دولت يازدهم نااميدكننده است
Jan 25, 2021 Comments Off on زن در رسانه – 29 دی تا 5 بهمن 99
Jan 25, 2021 Comments Off on استخدام ۱۵هزار طلبه در ۸ رشته تحصیلی آموزشوپرورش
Jan 25, 2021 Comments Off on مجلس بودجه حوزههای علمیه را ۲۰۲ درصد افزایش داد
Jan 18, 2021 Comments Off on زن در رسانه – 22 تا 28 دی 99
Dec 21, 2020 Comments Off on ۱۵ سال حبس برای آموزش شروط ضمن عقد / گفتوگو با دبیر تریبون آزاد وکلا
Dec 21, 2020 Comments Off on ۱۵ سال حبس برای آموزش شروط ضمن عقد / گفتوگو با دبیر تریبون آزاد وکلا
Mar 19, 2019 Comments Off on تریبون آزاد وکلا حکم صادره برای نسرین ستوده را محکوم میکند